accoirann.com travell
|
اساس اسرار الئوسيني را مي توان در افسانه اي در مورد ربودن پرسفونه، دختر دمتر، الهه كشاورزي، توسط هادس، خداي عالم اموات، همانطور كه در سرودهاي هومري گفته مي شود، يافت. دمتر كه از اين رويداد مضطرب شده بود و مي خواست زئوس، پادشاه خدايان را متقاعد كند تا اجازه بازگشت دخترش را بدهد، باعث قحطي و خشكسالي در سراسر سرزمين شد و بسياري را كشت و خدايان را از قرباني كردن و عبادت مناسب محروم كرد. در نهايت، زئوس به پرسفونه اجازه داد تا دوباره به مادرش بپيوندد و باعث شد تا دمتر به بيماريهايي كه دنيا را از شكوفايي آن محروم كرده بود پايان دهد. با اين حال، از آنجا كه سرنوشت مقرر كرد كه هر كسي در عالم اموات مي خورد يا مي نوشيد، محكوم به گذراندن ابديت در آنجا بود، پرسفون همچنان مجبور بود چهار يا شش ماه از سال (بسته به گفته ها) در قلمرو بماند.[8] او توسط هادس فريب خورد تا دانههاي انار را به مقدار مناسب بخورد. بنابراين، دمتر، در اندوه خود، از تغذيه زمين براي ماههايي كه پرسفونه رفته است، غفلت ميكند، تنها زماني كه او برميگردد، اين كار را انجام ميدهد تا اين كه اين روند دوباره تكرار شود. اين دوره هاي اپيزوديك تبديل به فصل هاي زمستان و بهار شد، با «مرگ» و «تولد دوباره» پرسفون براي چرخه زندگي و تجربه همه موجودات تمثيلي. اجاره ويلاهاي شمال در جنگل هاي ساري در پانزدهم ماه بودروميون (سپتامبر/اكتبر) در تقويم آتيك، حدود 3000 آغازگر بالقوه در آگورا آتن جمع ميشدند، اين گردهمايي محدود به آنهايي بود كه يوناني صحبت ميكردند و هرگز نكشته بودند (همانطور كه تاكيد بر پاكي رشد كرد، اين ممنوعيت شامل كساني ميشود كه روحهاي «نجس» داشتند). مانند ساير جشنوارههاي بزرگ مانند ديازيا و تسموفوريا، آغازكنندگان احتمالي حيوانات قرباني خود را ميآوردند و اعلاميه جشنوارهها را با شروع آن ميشنيدند. فرداي آن روز به دريا مي رفتند و خود و حيوانات را تطهير مي كردند. سه روز استراحت تا روز نوزدهم مي گذشت، آگورا يك بار ديگر مملو از آغاز كنندگان در صفوف مقدس دمتر و دخترش پرسفونه شد. دو كاهن الوسيني در جلوي راهپيمايي بودند و به دنبال آن بسياري از يونانيها اقلام ويژهاي در دست داشتند تا براي بقيه مراسم آماده شوند، و صفوف در يك سفر 15 مايلي ساعتي شهر را ترك ميكرد كه دائماً با جشن، رقص و غيره قطع ميشد. ، به شهر الوسيس. مبتكران در راه شهر مشعل حمل مي كردند. هنگامي كه به شهر مي رسيد، زائران به رقص در حرم مي پرداختند. روز بعد با قرباني كردن آغاز ميشد و در غروب آفتاب، مبتكران به ساختماني به نام تلهستيريون ميرفتند، جايي كه شروعهاي واقعي آغاز ميشد. مبتديان خود را شستند تا پاك شوند و همه در سكوت با بوي مشعلهاي خاموش دور هم نشستند. شروع ممكن است طي دو شب صورت گرفته باشد. اگر چنين است، شب اول ممكن است مربوط به ربودن پرسفون توسط هادس باشد و با بازگشت الهه به پايان برسد، در حالي كه شب دوم مربوط به epopteia (درجه بالاتر از اسرار) است كه نمايشي شامل آواز خواندن، رقصيدن و احتمالاً نمايش بود. از يك فالوس، تجربه اي وحشتناك براي حضار توسط روحانيان ماهر الئوسيني، و اوج رويداد كه بايد شامل نمايش مجسمه دمتر و نشان دادن خوشه گندم و "تولد" ثروت كشاورزي باشد. از اين رو، اين اسرار با باروري و كشاورزي ارتباط داشتند.[7] در تلاش براي حل معماي اين كه چگونه بسياري از مردم در طول دو هزار سال مي توانستند به طور مداوم حالت هاي وحياني را در طول مراسم اوج اسرار الئوسيني تجربه كنند، بسياري از محققان پيشنهاد كرده اند كه قدرت اسرار الئوسيني ناشي از عملكرد كيكئون است. يك آنتوژن
روز اتمام مراسم آغاز، پلموچوآي (از نام نوعي ظرف كه براي پايان دادن به ليسه استفاده ميشد) ناميده ميشد و اعضاي جديد اكنون ميتوانستند مانند كاهنان تاج گل مرت بپوشند. در نهايت، مبتكران ترك ميكردند و عباراتي را به زبان ميآوردند كه به اعلان نتيجهگيري يك رويداد اشاره ميكردند. لباسهايي كه اعضاي جديد در طول سفر ميپوشيدند، به عنوان پتوي شانس براي كودكان استفاده ميشد يا شايد به پناهگاه آنها ميدادند.[7] اسرار ساموتراسي
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |