accoirann.com travell
|
مناطق حومه شهر معمولاً نسبت به محله هاي سنتي زمان سفر طولاني تري براي كار دارند.[63] فقط ترافيك در خود خيابان هاي كوتاه كمتر است. اين به دليل سه عامل است: [نيازمند منبع] مالكيت تقريباً اجباري خودرو به دليل سيستمهاي ضعيف اتوبوسهاي حومه شهر، مسافتهاي طولانيتر سفر و سيستم سلسله مراتبي، كه در توزيع ترافيك كمتر از شبكه سنتي خيابانها كارآمد است. در سيستم برون شهري، اكثر سفرها از يك جزء به جزء ديگر مستلزم ورود خودروها به يك جاده جمعآوري [نيازمند منبع] است، مهم نيست مسافت چقدر كوتاه يا طولاني باشد. اين با سلسله مراتب خيابان ها تركيب مي شود، جايي كه كل محله ها و بخش هاي فرعي به يك يا دو جاده جمع كننده وابسته هستند. از آنجايي كه تمام ترافيك به اجبار در اين جاده ها انجام مي شود، اغلب در تمام روز ترافيك سنگيني دارند. اگر يك تصادف ترافيكي در يك جاده جمعآوري رخ دهد، يا اگر ساخت و ساز جاده مانع از جريان شود، ممكن است كل سيستم جاده تا زماني كه انسداد برطرف نشود، بياستفاده ميشود. شبكه سنتي "رشد"، به نوبه خود، امكان تعداد بيشتري از انتخاب ها و مسيرهاي جايگزين را فراهم مي كند. سيستمهاي حومهاي از نوع پراكنده نيز براي دوچرخهسواران يا عابران پياده كاملاً ناكارآمد هستند، زيرا معمولاً مسير مستقيم براي آنها نيز در دسترس نيست[نياز به منبع]. اين امر باعث ميشود كه حتي براي مسافتهايي به چند صد يارد يا متر (كه ممكن است به دليل شبكه جادهاي تا چندين مايل يا كيلومتر افزايش پيدا كند) سفرهاي ماشيني را تشويق ميكند. سيستمهاي پراكنده بهبوديافته، اگرچه مسيرهاي انحرافي خودرو را حفظ ميكنند، اما داراي مسيرهاي دوچرخهسواري و مسيرهاي پيادهروي هستند كه در سراسر بازوهاي سيستم اسپراول به هم متصل ميشوند و مسير مستقيمتري را امكانپذير ميكنند و در عين حال خودروها را از خيابانهاي مسكوني و فرعي دور نگه ميدارند. معمولاً، شهرهاي مركزي به دنبال راههايي براي ماليات بر غيرمقيماني هستند كه در مركز شهر كار ميكنند – كه به عنوان ماليات رفت و آمد شناخته ميشوند – با كاهش پايههاي ماليات بر دارايي. در مجموع، اين دو گروه از ماليات دهندگان، منبع تا حد زيادي دست نخورده درآمد بالقوه اي هستند كه شهرها ممكن است به شدت شروع به هدف قرار دادن آن كنند، به خصوص اگر در مشكل باشند. با توجه به شهرهاي در حال مبارزه، اين كمك مي كند تا درآمد قابل توجهي براي شهر به ارمغان بياورد كه راهي عالي براي ماليات بر مردمي است كه بيشترين استفاده را از بزرگراه ها و تعميرات دارند. امروزه شركت هاي بيشتري در حومه شهر به دليل هزينه هاي پايين ملك مستقر شده اند. امنيت بالا با اجاره ويلاهاي سايت جاباما
حومه شهر و زندگي در حومه شهر موضوعي براي طيف گسترده اي از فيلم ها، كتاب ها، برنامه هاي تلويزيوني و آهنگ ها بوده است. آهنگهاي فرانسوي مانند La Zone اثر Fréhel (1933)، Aux quatre coins de la banlieue اثر داميا (1936)، Ma banlieue اثر Reda Caire (1937)، يا Banlieue اثر Robert Lamoureux (1953)، حومههاي پاريس را به وضوح از دهه 1930 تداعي ميكنند. [65] آن خوانندگان تصويري آفتابي جشن و تقريباً بينظير از حومه شهر ارائه ميكنند، اما هنوز تعداد كمي از آن شهرنشين شدهاند. در طول دهههاي پنجاه و شصت، لئو فره، خواننده و ترانهسرا فرانسوي، در ترانههاي خود حومههاي پرولتري و محبوب پاريس را تداعي ميكند تا آنها را با شهري كه در مقايسه به عنوان مكاني بورژوازي و محافظهكار تلقي ميشود، مخالفت كند. اگرچه سينماي فرانسه به زودي به تغييرات شهري در حومه شهر علاقه مند شد، با فيلم هايي مانند Mon oncle ساخته ژاك تاتي (1958)، عشق عشق ساخته موريس پيالات (1961) يا دو يا سه چيزي كه درباره او مي دانم ساخته ژان لوك گدار. (1967). لئونارد برنشتاين در اپراي تكپردهاش «مشكل در تاهيتي» (1952)، حومههاي آمريكا را به سيخ ميكشد كه به جاي خوشبختي، بدبختي ايجاد ميكند. بيل اونز، عكاس خبري آمريكايي، فرهنگ حومه شهر را در دهه 1970 مستند كرده است، به ويژه در كتاب خود حومه. آهنگ ۱۹۶۲ «جعبههاي كوچك» اثر مالوينا رينولدز به توسعه حومه شهر و ارزشهاي بورژوايي و سازگارانه آن اشاره ميكند، [۶۶] در حالي كه آهنگ ۱۹۸۲ Subdivisions توسط گروه كانادايي راش، مانند Rockin' the Suburbs توسط بنافولد، حومه شهر را مورد بحث قرار ميدهد. آلبوم The Suburbs در سال 2010 توسط گروه جايگزين كانادايي Arcade Fire به جنبه هاي بزرگ شدن در حومه شهر مي پردازد كه نشان مي دهد بي هدفي، بي انگيزگي و عجله بي پايان در فرهنگ و ذهنيت حومه شهر ريشه دوانده است. Suburb The Musical توسط Robert S. Cohen و David Javerbaum نوشته شده است. Over the Hedge يك كميك استريپي است كه توسط مايكل فراي و تي لوئيس نوشته و كشيده شده است. داستان راكون، لاكپشت، سنجاب و دوستانشان را روايت ميكند كه با تصرف جنگلهايشان توسط حومهها كنار ميآيند و سعي ميكنند از جريان فزاينده بشريت و فناوري جان سالم به در ببرند و در عين حال فريفته آنها شوند. يك اقتباس سينمايي از Over the Hedge در سال 2006 توليد شد. مجموعههاي تلويزيوني بريتانيايي مانند «زندگي خوب»، «پروانهها» و «سقوط و ظهور رجينالد پرين»، حومهي شهر را بهعنوان آراسته اما بيوقفه خستهكننده، و ساكنان آن بيش از حد سازگار يا مستعد ديوانهكردن به تصوير كشيدهاند. در مقابل، نمايشهاي آمريكايي مانند Knots Landing، Desperate Housewives و Weeds حومه شهر را بهعنوان اسرار تاريكتر در پشت نماي چمنهاي آراسته، مردم دوستانه و خانههاي زيبا نشان ميدهند. فيلمهايي مانند «Burbs and Disturbia» اين مضمون را وارد سينما كردهاند.
امتیاز:
بازدید:
|
|
[قالب وبلاگ : سایت آریا] [Weblog Themes By : sitearia.ir] |